جهالت وخودخواهی نشانه های بلاهت ابلهان

 سالانه تعدادی زیادی پرونده جنایی به علل گوناگون ازطرف مراجع قضائی دنیابدون اینکه به سرانجامی رسیده باشدمخدومه اعلام میشود.اینجانبه به اقتضای تخصص علاقه زیادی به پی گیری چنین پرونده هایی  داردولی از آنجاکه به منابع موثقی دراین زمینه دسترسی ندارم ازین فیض محرومم ولی چندی قبل برایم اتفاقی افتادکه باگذر زمان تبدیل شدبه یک پرونده‌ ناتمام وظاهرامخدومه.ازین روقصددارم برای ارضاتمنیات شخصی این پرونده را بازگشائی کنم:

شخصی بطورتصادفی باخنزیرابن ابولوبلاگ ازطریق کامنت گذاری آشنامیشود.آن شخص درطی یکی دوکامنتی که با خنزیرابن ابوالوبلاگ ردوبدل میکنددرمیابدکه وی نه تنهادرباغ نیست بلکه ازلحاف هم پرت است!بااوقطع رایطه کرده افسارش رابه گردنش میگذارد.من وبلاگ هردورادنبال میکردم بعدازمدتی آنچنان ازچرندیات خنزیز دچاراشمئزازوتهوع شدم که درطی کامنتی بااسم ورسم وآدرس برایش نوشتم که تو بیماری وبهتراست برای اینکه ابلهانی چون خودرادچارگمراهی نکنی برای بهبوداوضاع آشفته ی فکری خودبه دکترمراجعه کنی وحتی پیشنهاد دادم کامنت راتائیدنکن که ازهرکمکی درین راه دریغ نخواهم کرد.

خنزیرمجنون آنچنان به خشم آمد که درطرفه العینی افسارازمیخ طویله گسیخته درسوتفاهم اینکه آن شخص به اسم من آن کامنت رانوشته یقه دران وجفتک زنان درکامنتی آنچه رالایق جدوآباد خوش بودبرای آن شخص نوشت عین نوشته ی خنزیزرا که برای آن شخص نوشته وپاسخ آن شخص رامیبینید:

 

بید مجنون

دوشنبه 5 فروردین ماه سال 1387 ساعت 04:10 AM

تو بی عرضه ترین و بی شعور ترین و بی شرف ترین آدم که نه حیوانی هستی که من در دنیای مجازی دیده ام کامنت خودت را به نام ادیسه (گل ارغوان ) ثبت میکنی و فکر میکنی که من مانند تو یک کودن  نفهم بی شعور عقده ای هستم که نفهمم توی خر با ادیسه مهربان از زمین تا آسمان فرق داری ؟
بی عرضه کم شرف

IP: 85.185.3.22

یکشنبه 5 اسفند 1386 ساعت 23:38

 

پاسخ:
توجه توجه توجه
هر کس جای شاخ ودم وسم وشاخ این گاو وحشی ی گریخته از طویله رادر پست گپ وگفت گل ارغوان دیده باشد نویسنده ی این کامنت را بهتر میسناسد ومیداند که گال ارغوان کامنت غیر عقلائی این ابله را در وبلاگش دیده واورا بیمار خوانده واین بیلمز با انشائی که در خور شان یک لات است خیال کرده من آن کامنت را از قول گل ارغوان نوشته ام از گل ارغوان میخواهد که کامنت را تکذیب کند گل ارغوان هم با شجاعت برایش کامنت میگذارد وساسخش راهم میدهد که کامنت متعلق به من است پس ترک بیلمز رسوا میشود پس نتیجه میگیریم که:
عاقلان دانند:
بی عرضه تریت/بی شرف تریت/حیوان در دنیای مجازی کیست!!!؟؟؟
کودن/نفهم/بیشعور/عقده ای کیست!!!؟؟؟
بی عرضه ی کم شرف کیست
خواهش میکنم به ترکیباتی که به کاربرده رجوع کنید  
این سند نادانی در دسترس همگان قرار میگیرد تا
فردا که بر من وتو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد ومرد کیست
 

 خنزیرابن ابوالوبلاگ (به این نام بعدامشهورشد)موس موس کنان درکیف اینکه مچ دست آن شخص راگرفته به سراغ من آمد ودرکامنتی برایم نوشت که آن شخص کامنتی ازجانب توبرای من گذاشته بیا وآن راتکذیب کن ودرین مورد دم لابگی هاکرده وپستانهابه تنورچسبانده بودعین کامنتش رادرزیرمیبینید والبته پاسخ مراکه برایش نوشتم کامنت رامن برایت نوشته ام توبیماری وبهتراست به دکترمراجعه کنی

 

دوکامنت وپاسخ آنهاراارائه کردم که به پرونده ناتمامی نفطه پایان بگذارم چه میدانم خنزیرابن بیلمزابوالوبلاگ آن روزها رافراموش کرده ودرجریان بودم  که بازدن پست های مکرراقدام به پاک کردن آنچه کردکه گربه هابرای مخفی کردنش خاک روی آن میریزند.عجیب است که خنزیرابن ابوالوبلاگ همچنان به نشراراجیف میکوشد وجماعت دیوانه ترازخودراتربیت میکندهروقت ازطرف وبلاگش ردمیشوم بوی گندمغزش حالم رابهم میزندحالا چندروزی است دوباره باطرح احکام دانائی حراج میکندوچه چس نفسی هائی که بیاوببین.درخاتمت هرکس بخواهد آدرس محلی راکه دوکامنت ثبت است به او نشان خواهم داد.

 

 

 

 

بید مجنون

یکشنبه 5 اسفند ماه سال 1386 ساعت 11:43 PM

ادیسه عزیز من بیدمجنون هستم و دعوتت میکنم که بیایی و کامنتی را که یک آدم بی شعور بی شرف از جانب تو و به نام تو برای من نوشته است را ببینی و آنرا تکذیب کنی البته من این حیوان کثیف را مثل یک انگل کثیف شناسایی کردم و در وبلاگ خودش جوابش را دادم ولی خواهش میکنم که بیایی و این کامنت را که به نام تو برایم سند شده است را تکذیب کنی امروز ۵/۱۲/۱۳۸۶ است و نام این پست من هم که به نام تو برایم کامنت رد شده است تفاهم  است
منتظرت هستم

http://from2008.blogsky.com  /  

 

پاسخ:

کامنت از خودمن است
شما به دکتر احتیاج داری

به انشای ابوالوبلاگ دوباره رجوع کنید وشیادی رابازشناسید به پست تفاهم اوبروید وببینید که او چون دزدی جای پای خورا پاک کرده است هههههههههه!!!!!

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 53 + ارسال نظر
بیتا سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ

ادیسه ی عزیز سلام
وقتی که تو می آیی چقدر زیبا می شود خانه ام از کلامت بوی محبت و بزرگی می آید
راستی این ابوالوبلاگ هم داستانی شده است برای خودش و شاید هم الان گوشه ای از این همه خود نمایی به شیوه ی اینچنینی خرسند است
می شناسمش گفتمان طولانی با هم داشتیم
حتی ارزش نداشت آنها را در معرض دید قرار دهم به قول شما همان دکتر لازم بود

خیزران چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:25 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


سلام
دیگه چه خبر؟؟؟
بابا تخفیف بده
ولش کن
حیف تو نیست
بگذار جابرای همه باشدحتی اگرابوالوبلگی که نیازبه دکتر دارد
با ادب احترام غخش!!!محبت اشتیاقات وسایرمخلفات

پگاه پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:10 ق.ظ http://sedayeayene.bogfa.com

سلام ادیسه‌ی گرامی
ممنون که به مثل آفتاب سر زدید. عکس که قابلی ندارد می‌گفتید خودم خدمتتون تقدیم می‌کردم دوستان خیزران مثل خودش گرامین.
در مورد سایت هم سایتیه به اسم www.dueysdrawings.com یک مجموعه کاملی از هنر رو اونجا می‌بینین اگر وارد لینکای پایین سایت مثل oil painting و oil pastels و ... بشین تو گوگل صدها سایت خیلی خوب هنری رو براتون باز می‌کنه که هر کدومشون نقاشی‌های و آثار هنری خیلی خوبی توشه تو خود این سایت هم با لینکهایی نقاشی‌های خوبی رو معرفی کرده من دوستشون دارم (البته این فقط یک سلیقه شخصیه و بس) امیدوارم که خوشتون بیاد. سایتهای دیگه‌ای هم دارم اگه خواستین در طبق اخلاص تقدیم می‌کنم.
شاد باشید

پگاه پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:20 ق.ظ http://sedayeayene.bogfa.com

سلام ادیسه‌ی گرامی
ممنون که به مثل آفتاب سر زدید. عکس که قابلی ندارد می‌گفتید خودم خدمتتون تقدیم می‌کردم دوستان خیزران مثل خودش گرامین.
در مورد سایت هم سایتیه به اسم www.dueysdrawings.com یک مجموعه کاملی از هنر رو اونجا می‌بینین اگر وارد لینکای پایین سایت مثل oil painting و oil pastels و ... بشین تو گوگل صدها سایت خیلی خوب هنری رو براتون باز می‌کنه که هر کدومشون نقاشی‌های و آثار هنری خیلی خوبی توشه تو خود این سایت هم با لینکهایی نقاشی‌های خوبی رو معرفی کرده من دوستشون دارم (البته این فقط یک سلیقه شخصیه و بس) امیدوارم که خوشتون بیاد. سایتهای دیگه‌ای هم دارم اگه خواستین در طبق اخلاص تقدیم می‌کنم.

نیلوفر پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:20 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام ادیسه ی عزیز
خوبی؟

نیلوفر پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:26 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

من که توی اون مهمونی تو رو هم دعوت کردم اسمتم جز مهمونا که چه عرض کنم خودت صابخونه ای بود
بعدشم چرا برای سر پایی؟
شما اون بالا روو تخت کنار ژانوس گل بشینید تا صحبت کنید و نمیدونم چه جوری زلف گره میزنید خلاصه گل بگید گل بشنوید خودم سر پایی میکنم
پذیرایی از مهمونای گلی مثل شما خودش یه لذت خاصی داره

نیلوفر پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:27 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir


$$$$$_______________________________$$$$$
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
*.° •*´¨`*•.¸¸.•*´••*´¨`*•.¸¸.•*´•

خیزران پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:46 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


سلام ادیسه ی عزیز
اگربه کامنت ها جواب میدادی سبب شادی بیشترما میشد
نازنین اراذل واوباش بامغز اندیشه نمیکنند با جای دیگراندیشه میکنند بنابراین هرگزاززندگی چیزی فرانمگیرنداین ابوالوبلاگ تو هم لبله فرومایه ای بیش نبوده ونیست هرکس به انشای این بیلمز نگاه کند درجه ی بلاهت اورا تشخیص خواهد داد.گفتند دیروزدیده دیده ایمش که مثل لمپن هایکدستش رادرجیب شلوارش کرده ودرحالی با دست دیگران چون داداشان سیگارمیکشیده با خودتند تند حرف میزده توکه خود درخارجستان بوده ای میدانی که این علامت علامت بدی است
خوب راستی حال چطوریت چطوره ؟؟؟شی میکنی؟؟؟
رئیس گفت به تو بگویم به یکش ده بریک!!!
امیدوارم بتوانم به زودی به دیدنت بیایم آمدنی تا اندکی
ادای ترک بیلمزرادرحرف زدن برایت درآرم!!!میگفت آقا این بچی شما ال شیشه ی ماراپاره کرده!!!
ترک سه طبقه یعنی زن ترکی که آبستنه وسوارخرهمشده که اگه ازسرقبریه ترکم راه بره میشه ترک چهارطبقه تو خودت میدانی که من آذربایجانی ها رادوست دارم ولی بیلمزتو اله حسبش فرقش توفیرداره!!!
با ادبیات جات محبت جات اشتیاقات جات وکمی کم عشقیات

محمود پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:39 ب.ظ http://shabnevisi.persianblog.ir

من نمیدانم اینجا باید چه چیزی را بنویسم، آن اوایل که به خیزران میرفتم در کامنتهایش جیزهایی میخواندم و میشنیدم راجع به این نوع کامنت گذاران، و به قول شما نشانه بلاهت ابلهان را میدیدم. یادم هست که یکی از وبلاگهایی که بسیار هم دوست میداشتم در آخرین روز بودنش، در یک نظر خصوصی برایم نوشت که از دست برخی "ابلهان" که زندگیش را با حرفها و کامنتهای احمقانه تحت تاثیر قرار داده اند همه چیز را رها میکند. وبلاگش را بست و رفت. نمیدانم. بعضی وقتها فکر میکنم شاید اینها هم "باید" باشند. در طبیعت، همیشه بیشتر از خوشه گندم، آفت هست.

محمود جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ب.ظ

من نمیدانم اینجا باید چه چیزی را بنویسم، آن اوایل که به خیزران میرفتم در کامنتهایش جیزهایی میخواندم و میشنیدم راجع به این نوع کامنت گذاران، و به قول شما نشانه بلاهت ابلهان را میدیدم. یادم هست که یکی از وبلاگهایی که بسیار هم دوست میداشتم در آخرین روز بودنش، در یک نظر خصوصی برایم نوشت که از دست برخی "ابلهان" که زندگیش را با حرفها و کامنتهای احمقانه تحت تاثیر قرار داده اند همه چیز را رها میکند. وبلاگش را بست و رفت. نمیدانم. بعضی وقتها فکر میکنم شاید اینها هم "باید" باشند. در طبیعت، همیشه بیشتر از خوشه گندم، آفت هست.

ابوغریب بخارائی فاقدالوبلاگ جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:53 ب.ظ

من خبردارم که این خنزیرابن ابوالوبلاگ منجمدالفکرریقماسی دروبلاگش به نام هذیان المکتوب فی النفس المعیوب بیشتربه عروتیز وکمتربه فس وفس میپردازد متخصص استنجا تنحنح وتخلیل است ودروبلاگ شیرین دیدم که جبررامجبورواختیاررامحکوم میداند.او سنگ استنجائی بیش نیست به قول بروبچز وبکوویویزبازم آیم راسی حال اونجات چطوره؟ارتفاقا!خیلی دلوم میخوسش یه بیلمزی رو گیربیارم حالشو بگیرم بروبچز گفتند اینجا بهترین مورده

نیلوفر جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:32 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام ادیسه ی عزیز
واقعآ از لطفت ممنونم
منم از اینکه ژانوس عزیز و همچنین شما افتخار این دوستی رو بهم دادید خوشحالم
امیدوارم توی اون حیاط بتونم جبران کنم
سوار اون تاب که شدید محکمتر هولتون میدم سهم بستنی شما رو هم بیشتر میریزم و......

نیلوفر جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

ایزد که جهان به قبضه‌ی قدرت اوست
دادست ترا دو چیز کان هر دو نکوست
هم سیرت آنکه دوست داری کس را
هم صورت آنکه کس ترا دارد دوست

ناصرمازندرانی جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:13 ب.ظ


تصنیف چهارضربی از:ناصرمازندرانی
اجرا:ناصرمازندرانی
ساز: ته قابلمه همراه داراخ داخ داخ داخ ودریخ دیخ دیخ دیخ دهانی توسط ناصرمازندرانی
کارگردان:ناصرمازندرانی
نورپرداز:ننه جون ناصرمازندرانی
اکو:ابوی محترم ناصرمازندرانی
یادآوری:بلیط هاتا شش ماه آینده پیش فروش شده

پرده اول:

آ ی ی ی ی ی ی ی
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
بیدمجنون راندیدی خواروزار
روبه وبلاگش نگه کن یارغار
ترک بیلمزاردبیلی زاده است
نام بیماریش(نرگس خوئی) @است
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
هی بگوید سندکن# از بهرمن
گولاخاآسید& برتکرارمن
تا شمارا پندخنزیری $دهم
پنبه خودرا به حلاجی دهم
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
الامان از دست این خنزیرپیر
شارلاتان نالوطی فردای دیر
درس نا خواند شده استاد بیر@@
گردکان انجیرخواند این دبیر
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
حیف باشد آذری های عزیز
ره بدادندی به این خنزیر نیز
برسرش ریزید ورسوایش کنید
انگل بیمار را خنثی کنید
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
.......
در انتظارپرده دوم باشید

@نرکس خوئی یعنی خودخواهی
#سند کن به زبان انگیسی یعنی بفرست
&گولاخ آسید به ترکی یعنی گوش کنید
$پند خنزیری یعنی نصیحت خوکی
@@استاد بیر به زبان ترکی یعنی استاد یکم بیر به ترکی یعنی یک


پگاه شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:41 ب.ظ

ممنون که بهم سر زدین. برگ سبزی بود، قابل شما رو هم نداشت. آدرس سایتهای دیگه ای رو خواسته بودین ای به چشم مخلص شما هم هستیم. با استفاده از لینک زیر شما به مجموعه کاملی از نقاشی‌های نقاش‌های معروف و آماتور دنیا می‌رسین و امکان Search به تفکیک نام نقاش، ملیت و ... برای شما وجود داره. نقاشی‌های موزه‌های برتر دنیا به همراه نام اثر، سال خلق اثر و ... رو می‌تونین اونجا پیدا کنین من این سایتو خیلی دوست دارم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد. البته بگما من هیچ تخصصی تو نقاشی نذارم فقط و فقط سلیقه ی شخصی منه. منم از داشتن دوستای گلی مثل شما و خیزران و بقیه عزیزان خیلی خوشحالم. چند تا سی دی هم دارم که مجموعه‌ای از عکسها و نقاشی‌های فوق‌العاده اس که البته الان پیش خودم نیست (امانت دست یکی از دوستامه) ولی اگر خواستین می‌تونم عکسای خوب اونا رو هم براتون email کنم.
http://sunsite.icm.edu.pl/cjackson

خیزران شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:22 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


یا اله
ما آمدیم آمدنی
وچه خندیدیم خندیدنی تو درسته که خارجستان بودی ولی به محض ورودنمیدانم زور به کجایت فشارآوریده که همه رابه میدان کشیدی ناصرمازندرانی تصنیف سازرا چه جوری طور کردی هرچه ازشما قضات بگویند برمی آیدجون تو رفتم قابلمه رآوردم قر بر کمر تصنیف چهرضربی ناصر را اجراکردم اجراکردنی وآنقدربا مادرخندیدیم خندیدنی که نزدیک بود نفسم بند بیاید آمدنی خوب میبینم که به تو بد نمیگذرد عجب شما فحش نمیدهید فحش های شما آنقدر هنرمندانه است که آدمی نمیتوان آنهارا فحش بخواند یااقشاندن نقل ونبات آدم از دست شما هوس میکند برود ابوالوبلاگ بشود تا ناصر برایش تصنیف رو حوضی بسازد باور کن مدتی بود اینقدنخنذیده بودمی
واما در اخبارات است که از قبیله ی همین خنزیر ابوالبوبلاک وبه سرکردگی او کامنت هائی ازین قبیل برای سنجاقک بیچاره آنقدرسند!!!کردند که طفلی کرکره راپائین کشیده بگریخت البته ژرواز کنان گریخت اگر زودتر آمده بودی شایتی ب او میفهماندی که پیف فاف وحشره کش های دیگری داری که میتوامنی حشرات را تارومار بکنی کردنی سنجاقک نمیدانست که راه مبارزه باحشرات پائین آوردن کرکره نیست
باری خیلی صحبت ها کردیم خیلی لذت مند شذیم ناصر هم در سفر به آن دیارات وصعود به علم کوه کلی ماراشرمند کد شرمنده کردنی
خداحافیس به امید دیدار
مارباشی

پگاه یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:52 ق.ظ http://sedayeayene.bogfa.com

سلام گل ارغوان عزیز
چرا تکرار نشه من که امیدوارم تکرار بشه بالاخره ما اینجا هستیم که همدیگر رو دوست داشته باشیم و از هم یاد بگیریم . حداقل این فرصت رو بدین که من از شما یاد بگیرم دوستای خیزران مثل خودش همیشه حرفای زیادی برای گفتن دارن مطمئنم. من اون سی دی رو نخریدم طی سالیان مختلف عکسها و نقاشی هایی رو که دوست داشتم توش جمع کردم. راستش چند سال پیش خدا قسمت کرد و لوور رو دیدم ولی عکسایی که ازش دارم با دوربین معمولی گرفته شده و مسلما کیفیت دوربینهای امروزی رو نداره یک سری اسلاید هم دارم ولی مطمئنم که آرشیو شما کاملتره. هر اطلاعاتی که به من کشته مرده ی هنر و شعر بدین، منتیه که به سرم گذاشتین خیلی خیلی ممنون به امید روزهای همیشه خوب. شاد باشید و سرفراز

ابوغریب فاقدالوبلاگ یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:49 ب.ظ http://noteb3da@yahoo.com

بالاخره بارجوع به آرشیو ادره سجل احوال توانستیم شجره نامه این خنزیر را گیرآورده جهت ملاحظه همه اعلام داریم

از قدیم به جدید
یوزباشی
یارادان قلی
فضول آغاسی
جواددوچی
آذرچسنوف
بیلمزقارداش(آخرین گنده حمال ناصرخسرو)
ابوالوبلاگ
پایدارباشیت

پگاه یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:30 ب.ظ

سلام گل ارغوان گرامی
ای خدا!! تو رو خدا منو اینقدر خجالت ندین بابا من که کاری نکردم، تازه منم از گفتگو با شما خیلی لذت می‌برم گفتم که دوستای خیزران همه مثل خودش گلن. چقدر خوشحال شدم که sunsite به دردتون خورد. این آفتاب چه کارایی که ازش بر نمیاد!! از دست بی‌دریغ و بخشندتون هم هزار بار ممنون و سپاس. به هر حال هر کمکی ازم بربیاد اگه لایق بدونین خالصانه در خدمتم. عجب مجموعه‌ای می‌شه، مجموعه‌ای که شما کلکسیونرش شما باشید واقعاً دیدنی و مثال زدنی خواهد شد. از پرلاشز نگین که هر وقت یادم می‌افته کلی افسوس هم باهاش میاد سفری که من رفته بودم خیلی فشرده بود به طوری که طی چند روز چند تا کشور همجوار رو سر زدیم و از آنجایی که همواره گفته‌اند مهمان اسیر دست صاحبخونه است، هیچ جا رو اونطور که باید ندیدیم به هر جا رسیدیم نوکی زدیم و گذشتیم ولی من حسرت دو جا به دلم موند، یکی از اون دو جا پرلاشز بود. شاد باشید و سربلند

علیرضا سخنور یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:44 ب.ظ http://4suye-mehr.persianblog.ir

سلام.
از وبلاگ شما بازدید کردم.
مطالبش خوب و پرباره
آرزو می کنم هر روز بهتر و پربارتر باشه.
اگه امکان داشت سری به وبلاگ من بزنید.
تقریباً هر روز آپدیت می شه.
با توجه به شناخت ادبی که در مطالبتون دیدم دوست دارم نسبت به مطالب اون نظر بدید.
و تمایل دارم تبادل لینک کنیم.
البته اگر قابل بدونید

با حق

شکیب سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:36 ق.ظ http://cyrus_asb@yahoo.com


به نظرمن تفاوت میانگین فهم مردم مابا مردم افغانستان چیزی است درحدپول نفت یعنی اگر مردم افغانستان هم نفت میداشتندمیفروختند وابزرار ووسایل تمدن غرب رامیخریدند وباهمان عباوردا ومقنعه وباافکاری درحدآنها ادست آوردتمدن غرب استفاده میکردند شما وقتی چوپانی رابیاورید وبه بنزسوارکنید برایتان چوپانی رانندگی میکند نه بیشتریادم هست وقتی درشهرهای کوچک تلفن خانگی عمومی شده بود چه فجایعی ببار آورد درست مثل فجایعی که بعد ها دوربین های دیژیتال وموبایل بوجودآورد ومی آوردخوب حالا کاروبلاگ نویسی هم چیزی درهمین حد است نباید بیشترازاینها انتظارداشت دوستان زیادی را میشناسم که با ذوق وعلاقه وبلاگ درست کردند ولی ازدست آدمهای ابلهی مثل ابوالوبلاگ تعطیل کردند.من فکرمیکنم تقصیر کسانی که به خاطر حماقت های ابوالوبلاگ وبلاگ خودرا تعطیل میکنند از ابوالوبلاگ کمترنیست اینگونه موجودات شروررااگر تسلیمشان شوی به آرزوی خودرسانده ای من فکرمیکنم باید جواب آنهاراداد ومثل شما رسوایشان کرد اتفاقامن توانستم بارجوع به نظرات قبلی شماآدرس این بید مجنون را ژیداکنم سعی کردم بیطرفانه ببینم حرف حساب این آقاچیست انصافا ابلهی بیش نیست این را هم برایش نوشتم موجود بدبخت وعقده ای است به احتمال زیاد با تحولات اخیر ازدهات های آذربایجان کارش به اینجا ها کسیده یک بی بوته حسابی نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش!!!

پگاه سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام گل ارغوان
ببخشید می‌شه بپرسم EQ شما چنده؟ نمی‌دونم از رود جاری قلقلک‌های خورشیده یا از اون کامنت رویایی که من از وقتی خوندمش کنترل خط لبخند گوشه لبامو از دست دادم (بابا تو رو خدا رحم کنین آخر بیرونم می‌کننا!!!!) واقعاً عجب نبوغی دارن این دوستای خیزران من که می‌گم همشون مثل خودش گلن!

خیزران چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:05 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com

آمتیم بگیم تونیازبه جواب نداری ازون جواب که درخیزران برایت نویسه کردم بهترهم میخواه؟
راسی رئیس احوالت رامیپرستی باری برای ما افتخار است اگر تو بیوگرافیست مارا نویسه کنی ببین این راازت قول میگیرم که حتماباید به این قولت عمل ککنی هروختی کاروبارابوالوبلاگ رایک سره کرتی زوتی باید بیوگرافیست!!!مربنویسی میدونم چه جونوری هستی اینو که خونتی زوتی بیا جوابشو برام توخیزران نویسه کن تا بلکم خیالم راحتی بشتی که تو هنوز زنده ای ای ناقلا شعرخوبی نوشته بودی حقا که مردی کردی راسش دیگه حال وهوای شعر توسرم نبود واگربود یک تا شرت برایت میسرودم که ابوالوبلاگ هلاک بشود منتظر ژرده ی دویم ناصرهستم
اگه نمردی زوتی بیا اگرم مردی دیداربه قیامت اونجا میدم ژستو بکنن.
زیاتی کرم وچاکرم

شیرین چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ http://sz1.blogfa.com

ادیسه عزیز سلام
شرمنده که به علت غیبت طولانی نتوانستم خدمت برسم . موضوع اخیر برایم جالب آمد خصوصا کامنتی که از این شخص در شور زندگی بود و شما به خیزران انتقال داده بودید. برای من جالب است که خودم حتی مطلب نوشته شده توسط این شخص را چون در آن زمان بسیار عجله داشتم نخوانده بودم . باز باید هم کامنت شما را در خیزران بخوانم و هم کامنت مذکور را مجددا خدمت خواهم رسید.
شاد باشید

نیلوفر جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام ادیسه ی عزیز
خوبی؟

گفتم بیام عرض سلامی کنم و حالت رو بپرسم
امیدوارم هر جایی که هستی و به هر کاری مشغولی موفق باشی.

ناصرمازندرانی جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:51 ب.ظ

سامو علیکم
تصنیف چهارضربی:ناصرمازندرانی
اجرا:ناصرمازندرانی
ساز:ماهی تابه وریتم آشنای داراخ داخ داخ داخ دئریخ دیخ دیخ دهانی
کارگردان:بکوری چشم بیدمجنون:ناصرمازندرانی
نورپرداز:عمه جون ناصرمازندرانی
اکو:عموجون ناصرمازندرانی
بلیط:تا اطلاع بعدی نایاب است

آی ی ی ی ی
دراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
بیدمجنون سوسک گشته ای مهان
باب پیرش موش بوده ای شهان
خورده سم اکنون زاحوال وعنان
رعشع بگرفتست اودراین میان
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
بیدمجنون ترک توران زاده است
زاده ی ژیرزن ریقماسی است
یک دوروزی بوی گندتند او
برسروبلاگها جامانده است
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
عاقبت درباغهای خیزران
شدهویدااین بدانیدوعیان
درتله افتاد چون نابخردان
سم شاهی رابخورددریک زمان
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
اینک افتاده تنش دریک طرف
بوی گندوظاهرش ازیک طرف
آبروی رفته ی اوراببین
خشتک جرخورده ی اورا ببین
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
موشها وسوسک ها عبرت کنید
آبروی رفته را درمان کنید
این بود درسی زتدبی زمان
یادگیرید وعمل هم میکنید
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
ژرنده سوم در آینده
شاد باشیذ نوکر همه ناصرمازندرانی تصنیف ساز معروف

نیلوفر جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:01 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام
خوبی؟

خیلی با مزه بود
کللیییییییییییییی خندیدم

شما هم منت گذاشتید قدم رنجه فرمودید تشریف اوردید

راستش رفتم به خیزران و دیدم سور و سات جشن بر پاست
خواستم کامنت بذارم دیدم نمیشه
و درج نمیشه رفتم خورشید و اونجا کامنت گذاشتم

امیدوارم شش بوق هم زودتر روشن بشه
و شما خیالتون راحت

و بهتر بتونید حال ژانوس را بپرسید

ممنون که خبرم کردید واسه پرده ی دوم
سعی کردم با همون ریتم بخونمش کللی خندیدم

ناصر مازندرانی فکرکنم همه ی نبوغش کشف نشده هنوز

خیزران شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:38 ق.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


سلام اومتیم تابازدیدت راپس کنیم
یکباراومدم تارفتم دس بکارشم مادرامربه فرمانی فرمود خوانده نخوانده تصنیف راخواندم ورفتیدم پی فرمان حالا آمتم تا خوبتر بخوانم
........
اینجارا که ناصرازخیزران جشن ترکرده منم با قابیلمه برنامه رااجرانمودم نمودنی وبامادربخندیدیم خندیدنی
راسی ازفرتا ساحت نه صبح به بعد شش بوق بازمیشودولی یاتت نره غیر مزاحمت باشش بوق بایتی بازم به بازدیدم بیائی تا قدرکی بخندیم خندیدنی راسی راجع به بیوگرافی ما چه کردی قولی بود وگذشت یا دس بکاری قاضی جان جان!!!
احوالات ابولوبلاگت چطوره این مرتیکه باید حد اقلی جواب سوسای عزیزروبده بابا میامدبرامون ترانه مرانه کیذاشت خدا بگم چش بکنه این سوسک کثیفو که قبل از مرگش چه بلائی سر این بروبچه ها آورت
ژسربی ای بلنگوربردارخسته شدم
خداحافیس
به امیدیدار
راسی احوال اونجات چطوره؟؟؟

شیرین شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

ارغوان شاخه هم خون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته ست هنوز؟

من درین گوشه که از دنیا بیرون است،
آسمانی به سرم نیست.
از بهاران خبرم نیست.
آنچه می بینم دیوارست.
آه، این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند.
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند.

کور سویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست.
نفسم می گیرد
که هوا هم اینجا زندانی ست.

هرچه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است.
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است.

اندرین گوشه خاموش فراموش شده،
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده،
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد:
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد.

ارغوان این چه رازی ست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید؟

ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این دره غم می گذرند؟

ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند،
جان گلرنگ مرا
بر سر دست بگیر،
به تماشاگه پرواز ببر.
آه،بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند.

ارغوان بیرق گلگون بهار
تو بر افراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش.

تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من.

ادیسه عزیز سلام
آمده بودم برای عرض ارادت که پرده دوم تصنیف در وصف به قولتان ابو الوبلاگ رو دیدم. لذت بردم . درخورش بود این جور انسان نماهایی همان بهتر که کوس رسواییشان در همه جا زده شود و آبرویشان برود که البته با اعمال و گفتار و حرفهای قبیح و ناسنجیده شان خود آبرویی برای خود نگذاشته اند.
برایتان آرزوی شادی و سربلندی دارم

پگاه شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:11 ب.ظ

سلام گل ارغوان عزیز
اگر قرار است ما از خنده بمیریم بگویید بمیریم آن قدر خندیدم مردم. این یاران و دوستان خوش و خوب خیزران نسل اندر نسل هنرمندند چه از تبار طبرستان و چه از نسل بهاری گل ارغوان خودش هم که گل سرسبد باغ خیزران. شاهکار بود شاهکار ولی من مثل شما نمی‌تونم از جواهر سازی و این چیزا بگم هر چی مدح و تبریکه از همین جا به این آقای ناصر مازندرانی ابلاغ می‌کنم کاش زمان عنصری بود بهش قاشق چنگال طلا و نقره صله می‌دادیم.

خیزران یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:50 ق.ظ http://kheyzaran.blogsky.com

من هم میخواهم بگویمی که ضمن کیف کردگی ازتصنیف ناصرنازنین که خوشی کردیم خوشی کردنی به ایشان ابلاغ کرتاهه که این درافشانی را با غلط تایپی برایت نفرستدی آن را تمیس نویسه کندی.
باری کلی خندیدیمی حالاتش من میخوامش فحش هائی را که لایق ژدر ومادر ابوالوبلاگ بوده واو برای من فرستاده یکباردیگه اینجا مقابل دید عموم قرار دهند که سالها بعد که دانشمندان در مسند کشف ما نشستندی بدانند ما چه کسانی بوده ودر امر سوسک کشی چه رنجها بردیمی
این شما واین آنچه این بی ژدر مادر نوشته البته من داخل ژرانتز ها را برداشته تا آ»جا که ممکن بوده شرح داده ام.



مجازستان!


خوبه اینجا هست وگر نه این این همه ( دختر .........شما در محل نقطه چین هر چه دلتان میخواهد بگذارید که لایق دخترهای فک وفامیل ا بوالوبلاگ است)کجا می رفتن
(..................شما درمحل نقطه چین هرچه به مادر وخواهر این بی شرف میشود نسبت دهید تا بشود عبرت همه ی سوسکهای عالم)
انجمن(..............در محل نقطه چین ایضا بدترین فحش ها رابه طایفه ابوالوبلاگ نسبت بدهیذ)
(........به جای نقطه چین نام خواهر اول ابولوبلاگ)
(..............به جای نقطه چین نام فرضی خواهر دیگری از ابوالوبلاگ)
(..........به جای نقطه چین نام مادر ابوالوبلاگ)
(..............به جای نقطه چین نام خاله یا عمه ابوالوبلاگ را بنویسید)
و یه مشت (...............به جای نقطه چین آنچه لایق بید مجنون وفک وفامیلش است را بنویسید)دیگه
ها ها ها ها
حالا اگه تخمشو داری منتشرکن





IP: 217.219.199.197
پنجشنبه 9 خرداد 1387 ساعت 21:01
به طوری که میبینید همه مشخصات این مرتیکه وتاریخ سم کوبیش نوشته شده درآینده چیزهائی از او با سند ومدرک فاش میکنم که ثابت میکند این موجود از اراذل واوباش بدتراست بلائی به سرش خواهیمی آورد تا لچک سرش کند وازمجازستان بیرون برود مگر توبه کرده گردوژر آدمهای شریف باغ خیزران نگردد نگردیدنی در آن صورت مورد عفو ورحمت اسلامی قرار خواهد گرفت وگرنه اتک وپتکش را به باد خواهم داد درضمن:
در ضمنا این ابوالوبلاگ دیگه تا ته داداردودورشو به همه نشون داده مثه اینه که ازابروهاش سرکه چلوندن وازسروروش ماتم داره می باره همه میدونن این از زن کمتر سروسینه وپشت وپیش خودشو به هرچی نامحرم نشون داده وچیزی براش نمونده
با تو ام گل ارغوان فهمیتی؟؟؟
خدا نگهدار
ای ناقلا

ناصرمازندرانی سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:29 ق.ظ

پرده ی سوم
تصنیف چها رضربی
اجرا:هنرمند بحروبرناصرخان مازندران ایدهم اله تعالی
نور:ابوغریب بخرائی
اکو:ناصرمازندرانی
وسایل:دایره زنگی
مدیر صحنه:ناصرمازندرانی
فیلم بردار:منچولباف
توجه:بلیط ها صد دلاری فروخته شده وتا شش ماه آینده از فروش بلیط محذرت!!!میخواهیم
اصل تصنیف
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
کپک اُغلی @بیدمجنون راببین (کپک اغلی به زبان ترکی یعنی فرزند سگ)
سوسک بوگندوی ابتر*راببین (ابتریعنی ناقص ودم بریده)
هی بگوید سند کن$ازبهرمن (سند کن به زبان انگریزی یعنی بفرست)
پُخ **بود درمنظرپابلیش من (پُخ به زبان ترکی یعنی فضولاتی که از آدمی دفع گردد)
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
اسم نحس او ابوالوبلگ بود
بی شعور یاشار ابن الوقت بود
اسم اوبرسردردروازه ها بنوشته اند
پول بهرجستنش بنوشته اند
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
درطویله با خرش همراه بود
اردبیلی زاده ی بیکاربود
ناگهان بادی بیامدازفراز
بوی گندوی بیاورد ازهراز
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
آن خرک بفروخت ویک قاطرخرید
چُس ننه یاشاردرشهرمرند
دختران چون او بدیدن روی خود
پس نموده ییف پیف کردند زود
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
بید مجنون بس که قاتوق ***خورده است (قاتوق به زبان ترکی یعنی ماست)
واقعیت رامجازی خوانده است
ایشک اوغلی&ادب ناداشته (ایشک اغلی به زبان ترکی یعنی فرزند الاغ)
فرق قندوگچ نمی داناسته
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
بید مجنون طویله زاده را
ننگ حیوانات بیابان خفته را
عاقبت سم سکندرداده اند
خیزرانی حکم داورداده اند

دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم

خیزران سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:47 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


بابا سلام
ما آمتیم
اینجا هم که بساط بزن وبکوب به راه افتاده
خوب بابای این مرتیکه اومده بود خیزران ترک بیلمز ادعای هک کردن داره!!!!!!!!!
دنیا شده خراب
موشهامیخورن شراب
بابا ایول به ناصر خوان اگر چه قدری طبعش افت کرده ولی بازم گلی به گوشه جمالش
بیا بوین یارادان قلی اردبیلی چه چس نفسی هائی کرده درخیزران
باب بای
خدا حافیس

نیلوفر سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام ادیسه ی عزیز
حال و احوال شما؟
خوبی؟
خوشی؟
در سلامتی کامل به سر میبری؟

ممنون خبرم کردی

پرده ی سوم این ناصر خان رو هم خوندم و بازم خندیدم یه عالمه
اگر ادامه داره این پرده ها منتظر هستیم

شاد باشی و سلامت

شیرین چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 ق.ظ http://sz1.blogfa.com


تو بخوان نغمه نا خوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من!

شاید آن روز که از جام الست نوشیدیم و به سوی زمین روتنه شدیم. از کنار هم رد شده باشیم.
برای شناخت آدمها و فهمیدنشان لازم نیست که حتما با چشم سر دیده شوند. باید آدمها را احساس کرد، با چشم دل دیدشان و با گوش دل شنید.

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست

اجزای وجودم همه را دوست گرفت
نامی ست ز من بر من و باقی همه اوست
ادیسه عزیز سلام
پرده سوم از تصنیف ناصر مازندرانی در وصف ابو الوبلگ بسیار زیبا بود. بیچاره اگر بداند اینقدر مهم شده که برایش تصنیف می گویند از شادی در پوست خود نخواهد گنجید.

بیتا چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 ق.ظ

سلام ادیسه عزیز
غم زمانه که هیچش گران نمیبینم
دواش جز می چون ارغوان نمی بینم
تصنیف ها خیلی با مزه و شیرینند کلی خندیدم این روزها کمتر کسی هنر شاد کردن دارد

رویای خاکستری چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام ادیسه عزیز. امید که خوب و تندرست باشی.
افتخار این نصیبم شد که امروز دز وبلاگ شما باشم و ا آن استفاده کنم و از این بابت خوشحالم.
از شما دعوت می کنم به وبلاگ حقیر بنده بیایید و باری دیگر با هم ملاقاتی داشته باشیم.

با تشکر از شما.
موفق باشید.

ناصر مازندرانی پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:12 ب.ظ

پرده چهارم
تصنیف چهارضزبی
گروه :بریشش گوزیم فلارمونیک یلغوز آباد

تصنیف:انرباب یاردانقلی قارداش میرزا یاشارابن بید بی مخ منشور!!!به ابوالوبلاگ قمصورالعلما

توجه: اندر خبراست که ابوالوبلاگ اگرچه دروبلاگش اعلام کرده که ازنصب ویندوزعاجزومعلول وجاهل است ولی ادعای هک کردن دیگران رادارداین ابله درصورتی چنین ادعائی راداردکه به قول حکیمی تا ته داداردودورش به همه پیداست مثل بزی که همه چیز او پیداست در ضمن ابوالوبلاگ دروبلاگش اعتراف کرده که در امتحان ارشد یالغوزآباد رفوزه شده این درحالی است که دروبلاگش مرتبا به این وآن درس میداده وادعای دانش داشته وخودش راعقل کل میدانسته

اجرا:هنرمند مشهور ناصرخان مازندرانی ایدهم اله تعالی فرجه
آلت موسیقی:دایره زنگی
اکو:ابوغریب بخارائی
نور:شکیب
کارگردان:ناصرخان مازندرانی
یادآوری:بلیط جهت فروش تمامیده
آی ی ی ی ی ی ی ی
دارام دام دام دام
دریم دیم دیم دیم
دوستانم،دم به دم یاری کنید
پای ها دررقص ودستان درکمر
موی صاف خویش را افشان کنید
پای کوبی رازحدبیرون کنید
دارام دام دام دام
دریم دیم دیم دیم
بیدمجنون هی کند داداردودور
خشتک خودراکشد بالای ...(به جای نقطه اول کاف به جای نقطه دوم واو وبجای نقطه سوم نون قرار دهید)
امتحان ارشدش قمصورشد
تنبلک رفوزه ورنجورشد
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
بس که شبهازرزربیهوده زد
خط کج برسردروبلاگ زد
نازنینان این ابوالوبلاگ ترک
گشته از بیچارگی همتای خوک(برای اینکه شعرجوردرآیدخوک راخُک بخوانید)
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
ورشکسته مفلس آواره است
پول تیغ ریش خودرا سائل است
مش صمدآرایشگرپیرمحل
ازنگاهش دلخوراست
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
دختران ماهروی شهرما
مسخره کردنداورایکسره
هروکرکردندبروبلاگ او
اَه اَه وپیف پیف کردندسوی او
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
عاقبت مجنون صفت دیوانه شد
سربه صحراها نهاده شوت شد
ادعاها داشت دروبلاگ خویش
بلعجب جفتک زدی بر تاق خویش
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
هرکه رامیگفت توراهک میکنم
بردرگوش توزق زق میکنم
لیک این بی آبرو ترک لئیم
نصب ویندوزهم نداند دادازین
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
پنجه اندرپنجه مردان مرد
بزمنش جستن به میدان نبرد
زورسرپنجه درآرد ریق او
کودحیوانی بریزد روی او
دارام دام دام دام
دیریم دیم دیم دیم
درانتظار پرده پنجم باشید
حق نگهدارهمه
........

شیرین جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:06 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

سلام ادیسه عزیز
برای عرض ادب آمدم و پرده چهارم تصنیف مازندرانی در وصف ابو الوبلاگ را دیدم.
چقدر زیبا توصیفش کرده اند.
بی صبرانه منتظر پرده پنجم آن خواهم بود
با احترام بی کران

خیزران جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:22 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


سلام ما آمدیم آمدنی!!!
اولندش به این ناصرخان بگوئید این ژرده ازژرده قبلی خیلی بیترازآب درآمده درآمدنی ولی ایکاشدر خط(خشتک خودمیکشد بالای.....)به جای نقطه چین کلمه مثلا(عور)را مینوشت ودرخط(نصب ویندوز هم نداند غافله(بیش ازین )را مینوشت البته این عیب استاد ناصرمازندرانی نمیشود ما آن را به حساب عیب در تایپ میبینیم بسیار حال کردیم
بلهاین سیاست (آسه بروآسه بیا که گربه شاخت نزنه)جزنکبت وفلاکت وادباروزندگی زجرآلود چیزی نصیب کسی نمیکند جا هائی آدم باید بایستد ونه بگوید این نشد که هر دبنگ دبنگوزی با فحاشی سبب شود هرباآبروئی کرکره را پاین بکشدودکان را تعطیل کند ومیدان را برای رجاله ها واوباش خالی کند خنزیرابا ابوالوبلاگ باید برای اراذل درس عبرت بشود تا هتاکی را وسیله ارعاب آدم های ترسو قرار تدهند.
راستی کباب چطور بود؟؟؟عکسش را گرفته ام شایتی بگذارمش در خورشید عکس آن ارغوان حیاط غاررا هم که بهار درشبی برایت گرفته بودم در همان خورشید هدیه ی تو کرده ام
دیگه چطوریت حالش خوبه؟؟؟بیا سری بزن یه کار مخفی ژنهان اوژن باز نشان برایت دارم
دوستت دارم
با ادبیات جات وعخش جات

نیلوفر شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ق.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام ادیسه ی عزیز
خوبی؟

پرده ی چهارم هم زیبا بود و منتظر پرده ی پنجم هستیم

به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
چو لاله کاسه نسرین و ارغوان گیرد

اگرچه خصم تو گستاخ میشود حالی
تو شاد باش که گستاخی اش چنان گیرد

که هر چه در حق این خاندان دولت کرد
جزاش در زن و فرزند و خان و مان گیرد

زمان عمر تو پاینده باد کاین نعمت
عطیه ای است که در کار انس و جان گیرد

پگاه یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:26 ب.ظ

سلام دوست گرامی
علاوه بر خندیدن فراوان فکر می‌کنم به دلیل کاهش حجم توضیحات داخل پرانتز توسط جناب ناصر خان مازندرانی نسبت به پرده‌ی سوم برقراری ارتباط با این پرده بسیار راحت‌تر است یک پیشنهاد هم جسارتا تقدیم می‌کنم اگر صلاح دانستید به سمع و نظر طبع والا و مستطاب ایشان برسانید بلکم مقبول طبع بی‌بدیل ایشان قرار گیرد:
به جای واژه ی تکراری و مستعمل دیوانه می‌توان از کلمه بجا و موزون مشروط استفاده کرد یعنی:
عاقبت مجنون صفت مشروط شد
سر به صحراها نهاده شوت شد

پگاه یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:17 ب.ظ

راستی گل ارغوان گرامی یادم رفت بگم که منم با شما در مورد کامنت خیزران موافقم تمام اون چیزی رو که روزی زمان نوشتن این متن در دلم بود و نوشتم، با استادی هر چه تمام‌تر اشاره کرده بود راستش رو بخوای دیگه به این جور سورپریزها از سوی دوست گرامی شما عادت کرده‌ام.
با احترام

شیرین دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:25 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

ادیسه عزیز سلام
ممنون از اینکه به شور زندگی آمدید و خوشحالم که پست جدید مورد پسندتان بوده.
به روی چشم خواندن تصنیفهای ناصر مازندرانی در وصف ابو الوبلاگ را به دوستانم اطلاع خواهم داد و امیدوارم که پیش آنهایی هم که برایشان خود بزرگ نمایی می کند رسوا شود.
کتابی می خواندم به نظرم این جمله اش بی ربط به ابو الوبلاگ نبود:(( پنهان کردن آنچه هستیم دشوارتر است تا وا نمود کردن آنچه نیستیم .)) و این درست در همان جملاتی جای میگیرد که قبل از سروده تصنیف چهارم آمده. از نصب ویندوز ساده ای هم عاجز بوده ولی ادعای یاد دادن خیلی چیزها به دیگران داشت.
من که باز هم منتظر تصنیفهای جدید در وصفش هستم.
با احترام بی پایان

رویای خاکستری دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام دوست عزیزم. امیدوارم خوب باشی
من آپ کردم و منتظرتونم.
موفق باشبد

خیزران سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com


سلام دیارت نیست
چه کاره ای
این بچه ها لنگ پرده بعدی هستند
حال چطوریت بهتره؟؟؟
کتاب رسید ازبابت آن یک سبدممنونیت برایت روانه کردم
ناصرهم زنگ زد قدری خندیدیم وکیف هابردیم بردنی
به زبون خوش میبینمت یانه؟؟؟
با ادب عخش ومخلفات دیگرش

ناصرمازندرانی جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:58 ق.ظ

پرده پنجم
تصنیف چهارضربی
اجرا:ناصرمازندرانی یضافه سنه وایدهم اله تعالی فرجه الشریف
ساز:دایره زنگی
نورپردازی:عمه خانموم
اکو:ابوالمشغله
نورپرداز:ابوغریب بخارائی(ننه ش داغشو نبینه)
تذکر:با سلام وصلوات خدمت حضارگرام درپرده پیش به علت کثرت مشاغل ما مرتکب استشکالاتی شده بودیم که حضرت ژانوس میرزاوحاجیه خانوم پگاه السلطنه بدانها پرداختتد وتذکرات خودرامرقوم وسپس مرسول داشته اند ضمن تشکرات خود ازاین دوعزیزقول مردونگی میدیم زین پس ازین استشکالات مرتکب نشویم .خداعمرشونه زیاد وسایه اوناروازسرما بندگان کوتاه نکنه
آی ی ی ی ی ی ی
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
آی مردم قصه یاشاربود
قصه یک ابله بیماربود
درنظام وخط سفله پروری
چُفت ولیس میکرداوازکاهلی
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
ترک بیلمزبیدمجنونش بود نام (در کلمه مجنون نون قبل از شین ساکن است تا شعرجوردربیاد)
چندروزی نام اوبریک دوبام
برزمین وآسمان اومی پرید
خشتک شلوار خودرا میدرید
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
قلدریهاکرداوباش دبنگ
فحش میدادی به هرکس بعدبنگ
قمه کش برسردربازاربود
نعره او خواب رادرمی ربود
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
عاقبت روزی زجنگل های دور
ناصرمازندران آمدفکور
دست بردی وگرفتی پوزه اش
برهوابرده زمین کوبیدیش
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
دختران ایستاده دربالای بام
خنده ها کردندبرقمصوریش
گفت یاشار:من گه خورده ام
بی حیائی وخرابی کرده ام
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
ناصرمازندران گرددلیر
گفت ای بوزینه لوس شریر
باردیگرگربه میدان بینمت
سُم ودُمت بی محابا می بُرم
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
بیدمجنون ترک میدان می نمود
سیل جمعیت ورا هومی نمود
عاقبت بگریخت چونان پخمه ها
جا گرفتی در میان دخمه ها
داراخ داخ داخ داخ
دیریخ دیخ دیخ دیخ
بی ادب ها گوش با من میکنید
بیدمجنون را نشان از خودکنید
گربیائید بی ادب درسایت ها
می بُرم سُم ودُم وگوش شما
داراخ داخ داخ داخ
دریخ دیخ دیخ دیخ
حق نگهدار همه ی مسلمین ومسلمات
زت زیاد...........

خیزران جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:44 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com

سلام علیکم عرض بنمودمی
داراخ داخ داخ داخ
ببخشای که قرمونده توکمر وخنده روده برم کرده
گفتم چرا برا این پرده اینهمه بلیط بد جورگیر می آمد نگو ناصر سنگ تموم کا رگوشته
از همین جا سلام میرفستم برا خاندان کبیر ناصر ببرمازندران که اینجوری ترک بیلمزرا زده زمین وروشه کم کرده کم کردنی
به ما هم سرکی بزنید
خداحافیس

شیرین شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

سلام ادیسه عزیز
با خواندن پرده پنجم از تصنیف ناصر مازندرانی آنقدر خندیده ام که اشکم سرازیر شده.
می روم و بعد بر میگردم

نیلوفر شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

سلام گل ارغوان عزیز
خوبی؟
خوشی؟

پرده ی پنجم هم عالی بود غش کردم از خنده
از طرف من خسته نباشید بگید به جناب ناصر الملک مازندرانی


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد