آفتابه(4)
تقدیم به روح خبیث پدرمینامخترع بلندآوازهی آه ِآتشناک*
طولی نمیکشد که ادارهی امور همدان به درباری محول میشودووی آفتابه را باخودبه همدان میبرد وچون شغل مسگری درآن دیار رواجداشته مسگران باهوش همدانی هنگام پرداخت مالیات ورجوع به خانهی اربابی باآفتابه .طرزکارش آشنامیشوندوپس ازچندی نخستین آفتابه ها ساخته ودربازار به فروش میرسد وچون مردم عادی پول کافی برای خرید آفتابه نداشته اندتامدتهاجزاشیای نایاب محسوب میشده وتنها بوسیلهی مالکین شهرهای اطراف خریداری میشده وجهت شستن آنجا مورد استفاده قرارمیگرفته
ناتمام
*=برای آشنائی باآه آتشناک به لینک خیزران موجوددرگل ارغوان ودرآن وبلاگ وزین به لینک چاک مینارجوع کنید